احمد شاملو - شعر رهایی است
شعر رهایی است
.:: شاعر: احمد شاملو ::.
شعر
رهاییست
نجات است و آزادی.
برای مشاهده کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
- ۰ نظر
- ۰۹ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۱۲
- ۱۰۱۰ نمایش
در سایت کتابهای صوتی جهت احترام به قوانین کپیرایت عمدتا تلاش میکنیم کتابهایی را صوتی نماییم که از نخستین چاپ آنها حداقل 10 سال گذشته باشد، با این حال مسئولین محترم انتشاراتی که کتاب صوتی شدهی انتشاراتشان را در این سایت مشاهده کردهاند و نظر مساعدی نسبت به قرار داشتن کتابشان در این سایت ندارند کافی است با ارسال ایمیل درخواست حذف کتاب را اعلام نمایند.
neyestan.raha@gmail.comشعر رهایی است
.:: شاعر: احمد شاملو ::.
شعر
رهاییست
نجات است و آزادی.
برای مشاهده کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
شعر این بیمارستان از آنِ خنازیریان نیست
.:: شاعر: احمد شاملو ::.
چه هنگام میزیستهام؟
کدام مجموعهی پیوستهی روزها و شبان را
من
برای مشاهده کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
شعر این بیمارستان از آنِ خنازیریان نیست
.:: شاعر: احمد شاملو ::.
در بیمارستانی که بسترِ من در آن به جزیرهیی در بیکرانهگی میماند
گیج و حیرتزده به هر سویی چشممیگردانم:
این بیمارستان از آنِ خنازیریان نیست.
برای مشاهده کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
.:: شاعر: احمد شاملو ::.
اندکی بدی در نهادِ تو
اندکی بدی در نهادِ من
اندکی بدی در نهادِ ما
برای مشاهده کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
.:: شاعر: احمد شاملو ::.
من بامدادم سرانجام
خسته
بی آن که جز با خویشتن به جنگ برخاستهباشم
برای مشاهده کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
.:: شاعر: احمد شاملو ::.
هرگز از مرگ نهراسیدهام
اگرچه دستانش از ابتذال شکنندهتر بود.
هراسِ من ــ باری ــ همه از مردن در سرزمینیست
برای مشاهده کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
.:: شاعر: احمد شاملو ::.
روزی ما دوباره کبوتر هایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت.
روزی که کمترین سرود
بوسه است
برای مشاهده کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
شعر ناگهان دیدم که دورافتادهام از همرهانم
.:: شاعر: محمدعلی بهمنی ::.
ناگهان دیدم که دورافتادهام از همرهانم
مانده با چشمان من دودی بجای دودمانم
ناگهان آشفت کابوسی مرا از خواب کهفی
دیدم آوخ قرنها راه است از من تا زمانم
برای مشاهده کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
.:: شاعر: محمدعلی بهمنی ::.
شرمندهام که همت آهو نداشتم
شصت و سه سال راه به این سو نداشتم
اقرار میکنم که من این های و هوی گنگ -
ها داشتم همیشه ولی هو نداشتم
برای مشاهده کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
.:: شاعر: محمدعلی بهمنی ::.
دوست من دیدنش آسان نبود
پنجرهاش رو به خیابان نبود
دوست من منظره بستهاش
طارمی پر گل ایوان نبود
برای مشاهده کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید