افسون

ادبیات ایران و جهان

افسون

ادبیات ایران و جهان

افسون
پرفروش ترین محصولات سایت

    -------------------------------------------------





    -------------------------------------------------

    -------------------------------------------------

حمایت از ادامه فعالیت ما

    تولیدات صوتی ارائه شده به صورت رایگان در سایت، تمام هزینه های آن به صورت شخصی پرداخت شده است و بازخورد مالی ندارد. با حمایت خود به ادامه فعالیت ما کمک خواهید کرد.

    **************


احترام به حقوق مولفین

    در سایت کتاب‌های صوتی جهت احترام به قوانین کپی‌رایت عمدتا تلاش می‌کنیم کتاب‌هایی را صوتی نماییم که از نخستین چاپ آن‌ها حداقل 10 سال گذشته باشد، با این حال مسئولین محترم انتشاراتی که کتاب ‌صوتی شده‌ی انتشاراتشان را در این سایت مشاهده کرده‌اند و نظر مساعدی نسبت به قرار داشتن کتابشان در این سایت ندارند کافی است با ارسال ایمیل درخواست حذف کتاب را اعلام نمایند.

    neyestan.raha@gmail.com

آخرین نظرات
  • ۲۷ شهریور ۹۵، ۱۷:۲۰ - محمدرضا زال آقایی
    عالی
  • ۲۶ شهریور ۹۵، ۱۱:۲۶ - محمدرضا زال آقایی
    زیبا
  • ۲۵ شهریور ۹۵، ۱۷:۵۱ - محمدرضا زال آقایی
    عالی
  • ۲۵ شهریور ۹۵، ۱۶:۳۶ - محمدرضا زال آقایی
    زیبا
  • ۲۵ شهریور ۹۵، ۱۵:۲۴ - محمدرضا زال آقایی
    like
  • ۲۳ شهریور ۹۵، ۲۲:۴۶ - محمدرضا زال آقایی
    ziba
  • ۲۳ شهریور ۹۵، ۲۰:۳۴ - محمدرضا زال آقایی
    عالی

احمد شاملو - چه هنگام می‌زیسته‌ام؟

سه شنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۵، ۰۶:۳۰ ب.ظ

 

شعر این بیمارستان از آنِ خنازیریان نیست

.::  شاعر: احمد شاملو ::.

 

 

 

چه هنگام می‌زیسته‌ام؟
کدام مجموعه‌ی پیوسته‌ی روزها و شبان را
                                                   من ــ

 

اگر این آفتاب
               هم آن مشعلِ کال است
                                            بی‌شبنم و بی‌شفق
که نخستین سحرگاهِ جهان را آزموده است.

 

چه هنگام می‌زیسته‌ام،
کدام بالیدن و کاستن را
                            من
که آسمانِ خودم
چترِ سرم نیست؟ ــ

 

آسمانی از فیروزه نیشابور
با رگه‌های سبزِ شاخساران،
همچون فریادِ واژگونِ جنگلی
                                 در دریاچه‌یی،
آزاد و رَها
همچون آینه‌یی
                 که تکثیرت می‌کند.

 

 

بگذار
     آفتابِ من
               پیرهنم باشد
و آسمانِ من
               آن کهنه‌کرباسِ بی‌رنگ.

 

بگذار
بر زمینِ خود بایستم
بر خاکی از بُراده‌ی‌ الماس و رعشه‌ی‌ درد.

 

بگذار سرزمینم را
                   زیرِ پای خود احساس کنم
و صدای رویشِ خود را بشنوم:
رُپ‌رُپه‌ی طبل‌های خون را
                             در چیتگر
و نعره‌ی ببرهای عاشق را
                               در دیلمان.

 

وگرنه چه هنگام می‌زیسته‌ام؟
کدام مجموعه‌ی پیوسته‌ی روزها و شبان را من؟

 

۱۵ اسفندِ ۱۳۵۶
پرینستون

 

 

::::  دانلود فایل صوتی  ::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

sad فایل صوتی این اثر موجود نیست! sad

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

 

 


enlightenedنکات مهم:

  • درصورتی که گوینده هستید و این شعر را خوانش کرده اید و یا فایل صوتی این شعر را دارید  لطفا آن را همراه با توضیحات به ایمیل Neyestan.Raha@gmail.com ارسال کنید تا به صورت رایگان درج شود.
  • برای درج آثار خود به صورت رایگان با ایمیل Neyestan.Raha@gmail.com در تماس باشید. 
  • برای انتقادات و پیشنهادات در مورد این اثر در همین پست نظر بدهید.

 


  ::: برای حمایت از تولیدات صوتی منتشر شده در سایت اینجا کلیک کنید :::

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی