گروس عبدالملکیان - ملاقات
شعر ملاقات
.:: شاعر: گروس عبدالملکیان ::.
بارانی که روزها
بالای شهر ایستاده بود
عاقبت بارید
تو بعدِ سال ها به خانه ام می آمدی...
تکلیفِ رنگ موهات
در چشم هام روشن نبود
تکلیفِ مهربانی ، اندوه ، خشم
و چیزهای دیگری که در کمد آماده کرده بودم
تکلیفِ شمع های روی میز
روشن نبود
من و تو بارها
زمان را
در کافه ها و خیابان ها فراموش کرده بودیم
و حالا زمان داشت
از ما انتقام می گرفت
در زدی
باز کردم
سلام کردی
اما صدا نداشتی
به آغوشم کشیدی
اما
سایه ات را دیدم
که دست هایش توی جیبش بود
به اتاق آمدیم
شمع ها را روشن کردم
ولی
هیچ چیز روشن نشد
نور
تاریکی را
پنهان کرده بود...
بعد
بر مبل نشستی
در مبل فرو رفتی
در مبل لرزیدی
در مبل عرق کردی
پنهانی، بر گوشه ی تقویم نوشتم:
نهنگی که در ساحل تقلا می کند
برای دیدن هیچ کس نیامده است
:::: دانلود فایل صوتی ::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
فایل صوتی این اثر موجود نیست!
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
نکات مهم:
- درصورتی که گوینده هستید و این شعر را خوانش کرده اید و یا فایل صوتی این شعر را دارید لطفا آن را همراه با توضیحات به ایمیل Neyestan.Raha@gmail.com ارسال کنید تا به صورت رایگان درج شود.
- برای درج آثار خود به صورت رایگان با ایمیل Neyestan.Raha@gmail.com در تماس باشید.
- برای انتقادات و پیشنهادات در مورد این اثر در همین پست نظر بدهید.