افسون

ادبیات ایران و جهان

افسون

ادبیات ایران و جهان

افسون
پرفروش ترین محصولات سایت

    -------------------------------------------------





    -------------------------------------------------

    -------------------------------------------------

حمایت از ادامه فعالیت ما

    تولیدات صوتی ارائه شده به صورت رایگان در سایت، تمام هزینه های آن به صورت شخصی پرداخت شده است و بازخورد مالی ندارد. با حمایت خود به ادامه فعالیت ما کمک خواهید کرد.

    **************


احترام به حقوق مولفین

    در سایت کتاب‌های صوتی جهت احترام به قوانین کپی‌رایت عمدتا تلاش می‌کنیم کتاب‌هایی را صوتی نماییم که از نخستین چاپ آن‌ها حداقل 10 سال گذشته باشد، با این حال مسئولین محترم انتشاراتی که کتاب ‌صوتی شده‌ی انتشاراتشان را در این سایت مشاهده کرده‌اند و نظر مساعدی نسبت به قرار داشتن کتابشان در این سایت ندارند کافی است با ارسال ایمیل درخواست حذف کتاب را اعلام نمایند.

    neyestan.raha@gmail.com

آخرین نظرات
  • ۲۷ شهریور ۹۵، ۱۷:۲۰ - محمدرضا زال آقایی
    عالی
  • ۲۶ شهریور ۹۵، ۱۱:۲۶ - محمدرضا زال آقایی
    زیبا
  • ۲۵ شهریور ۹۵، ۱۷:۵۱ - محمدرضا زال آقایی
    عالی
  • ۲۵ شهریور ۹۵، ۱۶:۳۶ - محمدرضا زال آقایی
    زیبا
  • ۲۵ شهریور ۹۵، ۱۵:۲۴ - محمدرضا زال آقایی
    like
  • ۲۳ شهریور ۹۵، ۲۲:۴۶ - محمدرضا زال آقایی
    ziba
  • ۲۳ شهریور ۹۵، ۲۰:۳۴ - محمدرضا زال آقایی
    عالی

احمد شاملو - من بامدادم سرانجام

سه شنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۵، ۰۳:۳۰ ب.ظ

 

شعر من بامدادم سرانجام

.::  شاعر: احمد شاملو ::.

 

من بامدادم سرانجام
خسته 
بی آن که جز با خویشتن به جنگ برخاسته‌باشم. 
هرچند جنگی از این فرساینده‌تر نیست،
که پیش از آن که باره برانگیزی 
آگاهی 
که سایه‌یِ عظیمِ کرکسی گشوده‌بال
بر سراسرِ میدان گذشته‌است:
تقدیر از تو گُدازی خون‌آلوده در خاک کرده‌است

و تو را 
از شکست و مرگ 
گزیر
نیست.

من بامدادم
شهروندی با اندام و هوشی متوسط.
نسب‌ام با یک حلقه به آواره‌گانِ کابل می‌پیوندد.
نامِ کوچک‌ام عربی‌ست 
نامِ قبیله‌یی‌ام ترکی 
کُنیت‌ام پارسی. 
نامِ قبیله‌یی‌ام شرمسارِ تاریخ است
و نام کوچک‌ام را دوست‌نمی‌دارم 
( تنها هنگامی که توام آوازمی‌دهی 
این نام زیباترین کلامِ جهان است 
و آن صدا غمناک‌ترین آوازِ استمداد).

 

در شبِ سنگینِ برفی بی‌امان
بدین رُباط فرودآمدم
هم از نخست پیرانه خسته.

در خانه‌یی دل‌گیر انتظارِ مرا می‌کشیدند
کنارِ سقاخانه‌یِ آینه
نزدیکِ خانقاهِ درویشان 
( بدین سبب است شاید 
که سایه‌یِ ابلیس را 
هم از اول 
همواره در کمینِ خود یافته‌ام).

 

در پنج ساله‌گی
هنوز از ضربه‌یِ ناباورِ میلادِ خویش پریشان بودم
و با شِقشِقه‌ی لوکِ مست و حضورِ ارواحی‌یِ خزنده‌گانِ زهرآگین برمی‌بالیدم
بی ریشه
بر خاکی شور
در برهوتی دورافتاده‌تر از خاطره‌یِ غبارآلودِ آخرین رشته‌یِ نخل‌هابرحاشیه‌یِ آخرین خشک‌رود.

در پنج‌ساله‌گی
بادیه بر کف
در ریگ‌زارِ عریان به دنبالِ نقشِ سراب می‌دویدم
پیشاپیشِ خواهرم که هنوز
با جذبه‌یِ کهربایی‌یِ مرد
بیگانه بود.

نخستین بار که در برابرِ چشمان‌ام هابیلِ مغموم از خویشتن تازیانه‌خورد شش‌ساله بودم.
و تشریفات
سخت درخور بود:
صفِ سربازان بود با آرایشِ خاموشِ پیاده‌گانِ سردِ شطرنج،
و شکوهِ پرچمِ رنگین‌رقص
و داردارِ شیپور و رُپ‌رُپه‌یِ فرصت‌سوزِ طبل
تا هابیل از شنیدنِ زاری‌یِ خویش زردرویی نبرد.
 
 
 
بامدادم من
خسته از باخویش‌جنگیدن
خسته‌یِ سقاخانه وخانقاه و سراب
خسته‌یِ کویر و تازیانه و تحمیل
خسته‌یِ خجلت‌ازخودبردنِ هابیل.

دیری است تا دم‌برنیاورده‌ام اما اکنون
هنگامِ آن است که از جگر فریادی‌برآرم
که سرانجام اینک شیطان که بر من دست‌می‌گشاید.

صفِ پیاده‌گانِ سرد آراسته‌است
و پرچم 
با هیبتِ رنگین 
برافراشته. 
تشریفات در ذُروه‌یِ کمال است و بی‌نقصی
راست درخورِ انسانی که برآن‌اند
تا هم‌چون فتیله‌یِ پُردودِ شمعی بی‌بها
به مقراض‌اش بچینند.

در برابرِ صفِ سردم واداشته‌اند
و دهان‌بندِ زردوز آماده‌است
بر سینی‌یِ حلبی
کنارِ دسته‌یی ریحان و پیازی مشت‌کوب.

آنک نشمه‌یِ نایب که پیش‌می‌آید عریان
با خالِ پُرکرشمه‌یِ انگِ وطن بر شرم‌گاه‌اش

وینک رُپ‌رُپه‌یِ طبل:
تشریفات آغازمی‌شود.
هنگامِ آن است که تمامتِ نفرت‌ام را به نعره‌یی بی‌پایان تُف‌کنم.
من بامدادِ نخستین و آخرین‌ام
هابیل‌ام من 
بر سکویِ تحقیر 
شرفِ کیهان‌ام من 
تازیانه‌خورده‌یِ خویش 
که آتشِ سیاهِ اندوه‌ام 
دوزخ را 
از بضاعتِ ناچیزش شرمسار می‌کند.

 

  

 

 

::::  دانلود فایل صوتی  ::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

            خوانش با صدای احمد شاملو   06:53   دانلود با کیفیت 128
                       

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

 

 


enlightenedنکات مهم:

  • درصورتی که گوینده هستید و این شعر را خوانش کرده اید و یا فایل صوتی این شعر را دارید  لطفا آن را همراه با توضیحات به ایمیل Neyestan.Raha@gmail.com ارسال کنید تا به صورت رایگان درج شود.
  • برای درج آثار خود به صورت رایگان با ایمیل Neyestan.Raha@gmail.com در تماس باشید. 
  • برای انتقادات و پیشنهادات در مورد این اثر در همین پست نظر بدهید.

 


  ::: برای حمایت از تولیدات صوتی منتشر شده در سایت اینجا کلیک کنید :::

 
 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی