فاضل نظری - زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
شعر زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
.:: شاعر: فاضل نظری ::.
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرار در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر ؟ ای یاقوت بی قیمت !
که غیر از مرگ گردنبند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی ست یا من چشم و دل سیرم ؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
:::: دانلود فایل صوتی ::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
فایل صوتی این اثر موجود نیست!
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
نکات مهم:
- درصورتی که گوینده هستید و این شعر را خوانش کرده اید و یا فایل صوتی این شعر را دارید لطفا آن را همراه با توضیحات به ایمیل Neyestan.Raha@gmail.com ارسال کنید تا به صورت رایگان درج شود.
- برای درج آثار خود به صورت رایگان با ایمیل Neyestan.Raha@gmail.com در تماس باشید.
- برای انتقادات و پیشنهادات در مورد این اثر در همین پست نظر بدهید.