رضا بروسان - جوراب زنانه
شعر جوراب زنانه
.:: شاعر: رضا بروسان ::.
دریا
ران سفیدش را
برای مشاهده ادامه شعر به ادامه مطلب مراجعه کنید
- ۰ نظر
- ۱۷ شهریور ۹۵ ، ۱۵:۳۰
- ۴۳۲ نمایش
در سایت کتابهای صوتی جهت احترام به قوانین کپیرایت عمدتا تلاش میکنیم کتابهایی را صوتی نماییم که از نخستین چاپ آنها حداقل 10 سال گذشته باشد، با این حال مسئولین محترم انتشاراتی که کتاب صوتی شدهی انتشاراتشان را در این سایت مشاهده کردهاند و نظر مساعدی نسبت به قرار داشتن کتابشان در این سایت ندارند کافی است با ارسال ایمیل درخواست حذف کتاب را اعلام نمایند.
neyestan.raha@gmail.comشعر جوراب زنانه
.:: شاعر: رضا بروسان ::.
دریا
ران سفیدش را
برای مشاهده ادامه شعر به ادامه مطلب مراجعه کنید
شعر دهانت مهربان بود
.:: شاعر: رضا بروسان ::.
چشم های تو درشت بودند با مژه های زیبا
و صورت گرد تو
مثل کاسه ی ماه بود
و پاهایت که می آمدند تا مرا در گوشه ای پیدا کنند
برای مشاهده ادامه شعر به ادامه مطلب مراجعه کنید
شعر کابوس
.:: شاعر: فاطمه اختصاری ::.
به بالشت سر ِ خود را فرو کنی تا صبح
ولی نخوابی و کابوس ها ولت نکنند
به خود بپیچی از این فکرهای آشفته
که قرص های غم انگیز، عاقلت نکنند
برای مشاهده ادامه شعر به ادامه مطلب مراجعه کنید
شعر پرنده پرید
.:: شاعر: فاطمه اختصاری ::.
دریچه باز شد و آخرین پرنده پرید
الف به فکر پراکندگی ِ پرها بود
اگرچه هیچ کسی برنگشت «رفتن» را
هنوز منتظر آخرین خبرها بود
برای مشاهده ادامه شعر به ادامه مطلب مراجعه کنید
شعر شلوغی
.:: شاعر: فاطمه اختصاری ::.
شهر شلوغی که خودت را گم کنی تویش
شهری که هی زیر دماغت می زند بویش
خاموش، ته سیگارها افتاده هر سویش
دارد نگاهت می کند چشمان ترسویش
برای مشاهده ادامه شعر به ادامه مطلب مراجعه کنید
شعر کرم کتاب
.:: شاعر: فاطمه اختصاری ::.
دندان ِ کرم خورده، سرت روی صندلی
کرم کتاب خواندن و تا صبح خر زدن
چک کردن ِ ایمیل و تمام کامنت ها
دنبال هیچ چیز، به هر سمت سر زدن
برای مشاهده ادامه شعر به ادامه مطلب مراجعه کنید
شعر چیزهای قشنگ
.:: شاعر: فاطمه اختصاری ::.
به چیزهای قشنگی که نیست! فکر بکن
کنار کوچکی من بایست!... فکر بکن ↓
به روز ِ منتظری توی دست «آینده»
به باز کردن ِ یک نامه ی پر از خنده
برای مشاهده ادامه شعر به ادامه مطلب مراجعه کنید
شعر و شب...
.:: شاعر: فاطمه اختصاری ::.
...و شب که خسته تر از خواب ِ چشم هام شده
شروع می شوم از «جمعه» ی تمام شده
صدای هق هق ِ تو، پشت خنده های من است
صدای خرد شدن توی دنده های من است
برای مشاهده ادامه شعر به ادامه مطلب مراجعه کنید
شعر تو خسته ای
.:: شاعر: فاطمه اختصاری ::.
- «الو! سلام عزیزم الو! نه! قطع نکن!»
به هم فشردن چشم و جویدن ناخن
- «ببخش دست خودم نیستم سرم گیجه!»
نفس نفس زدن و... بوق ِ ممتد ِ تلفن
برای مشاهده ادامه شعر به ادامه مطلب مراجعه کنید
شعر سوار زخمی
.:: شاعر: فاطمه اختصاری ::.
سوار ِ زخمی، از جنگ، داشت بر می گشت
سوار اسب... که نه! مرد توی ماشین بود
هوای یخ زده شب به صورتش می خورد
و برف داشت می آمد... و شیشه پایین بود
برای مشاهده ادامه شعر به ادامه مطلب مراجعه کنید