افسون

ادبیات ایران و جهان

افسون

ادبیات ایران و جهان

افسون
پرفروش ترین محصولات سایت

    -------------------------------------------------





    -------------------------------------------------

    -------------------------------------------------

حمایت از ادامه فعالیت ما

    تولیدات صوتی ارائه شده به صورت رایگان در سایت، تمام هزینه های آن به صورت شخصی پرداخت شده است و بازخورد مالی ندارد. با حمایت خود به ادامه فعالیت ما کمک خواهید کرد.

    **************


احترام به حقوق مولفین

    در سایت کتاب‌های صوتی جهت احترام به قوانین کپی‌رایت عمدتا تلاش می‌کنیم کتاب‌هایی را صوتی نماییم که از نخستین چاپ آن‌ها حداقل 10 سال گذشته باشد، با این حال مسئولین محترم انتشاراتی که کتاب ‌صوتی شده‌ی انتشاراتشان را در این سایت مشاهده کرده‌اند و نظر مساعدی نسبت به قرار داشتن کتابشان در این سایت ندارند کافی است با ارسال ایمیل درخواست حذف کتاب را اعلام نمایند.

    neyestan.raha@gmail.com

آخرین نظرات
  • ۲۷ شهریور ۹۵، ۱۷:۲۰ - محمدرضا زال آقایی
    عالی
  • ۲۶ شهریور ۹۵، ۱۱:۲۶ - محمدرضا زال آقایی
    زیبا
  • ۲۵ شهریور ۹۵، ۱۷:۵۱ - محمدرضا زال آقایی
    عالی
  • ۲۵ شهریور ۹۵، ۱۶:۳۶ - محمدرضا زال آقایی
    زیبا
  • ۲۵ شهریور ۹۵، ۱۵:۲۴ - محمدرضا زال آقایی
    like
  • ۲۳ شهریور ۹۵، ۲۲:۴۶ - محمدرضا زال آقایی
    ziba
  • ۲۳ شهریور ۹۵، ۲۰:۳۴ - محمدرضا زال آقایی
    عالی

گروس عبدالملکیان - ملاقات

جمعه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۵، ۰۶:۳۰ ب.ظ

شعر ملاقات

.::  شاعر: گروس عبدالملکیان ::.

 

 
 

بارانی که روزها

بالای شهر ایستاده بود

عاقبت بارید

تو بعدِ سال ها به خانه ام می آمدی...

 

تکلیفِ رنگ موهات

در چشم هام روشن نبود

تکلیفِ مهربانی ، اندوه ، خشم

و چیزهای دیگری که در کمد آماده کرده بودم

 

تکلیفِ شمع های روی میز

روشن نبود

 

من و تو بارها

زمان را

در کافه ها و خیابان ها فراموش کرده بودیم

و حالا زمان داشت

             از ما انتقام می گرفت

 

 در زدی

باز کردم

سلام کردی

اما صدا نداشتی

به آغوشم کشیدی

اما

سایه ات را دیدم

که دست هایش توی جیبش بود

 

به اتاق آمدیم

شمع ها را روشن کردم

ولی

هیچ چیز روشن نشد

نور

تاریکی را

پنهان کرده بود...

 

بعد

بر مبل نشستی

در مبل فرو رفتی

در مبل لرزیدی

در مبل عرق کردی

پنهانی، بر گوشه ی تقویم نوشتم:

نهنگی که در ساحل تقلا می کند

برای دیدن هیچ کس نیامده است

 

::::  دانلود فایل صوتی  ::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

sad فایل صوتی این اثر موجود نیست! sad

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

 

 

enlightenedنکات مهم:

  • درصورتی که گوینده هستید و این شعر را خوانش کرده اید و یا فایل صوتی این شعر را دارید  لطفا آن را همراه با توضیحات به ایمیل Neyestan.Raha@gmail.com ارسال کنید تا به صورت رایگان درج شود.
  • برای درج آثار خود به صورت رایگان با ایمیل Neyestan.Raha@gmail.com در تماس باشید. 
  • برای انتقادات و پیشنهادات در مورد این اثر در همین پست نظر بدهید.

 


  ::: برای حمایت از تولیدات صوتی منتشر شده در سایت اینجا کلیک کنید :::

 

نظرات (۳)

  • فروشگاه فایل پوشه
  • با سپاس
    بسیارخوب
    خیلی دلم میخواست وقتی بیام این شعرو بخونم که حالِ دلم خوب باشه


    اما فکر نکنم اونوقت هم میومدم..


    اصلاً این شعر برای همچین وقتایی سروده شده.... که آدم تو همچین شرایطی بخوندش


    ولی در کل خیلی خوبه که آدم حالش خووووب باشه و شعرها و کتاب های خوب رو بخونه
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی